دونالد ترامپ روز یکشنبه صفی از وزرا و مشاوران خودش را در واشنگتن قطار کرد تا ضمن اعلام فرمان اجرایی جدید او برای اعمال قطعنامه های تحریمی ایران فهرستی جدید و تازه از تحریمهای کهنه را ردیف کند و مایک پمپئو وقیحانه زبان به تهدید کشورها بگشاید که "فرقی نمیکند چه کسی هستید، اگر تحریم های ما را رعایت نکنید مجازات خواهید شد."
او حتی از ترس واکنش ایران و در پی خط و نشانهای که مقامات تهران درمورد تعرض و تکرار راهزنیهای دریایی آمریکا کشیده بودند وزیر دفاعش را هم فرستاد تا از حضور و آمادگی نیروهای نظامی آمریکا در خلیج فارس بگوید و رجز خوانی کند که آماده ماجراجویی است.
اما چرا ترامپ با آنکه مصر بود با اعلامیه و نامه آمریکا مکانیزم ماشه فعال شده و به صورت اتوماتیک اجرا خواهد شد پس از واکنش منفی دیگر اعضای دائم شورای امنیت و دبیرکل آن، دیگر به سراغ این نهاد نرفت و این یکجانبه گرایی و تحریم خودسرانه او و تهدید کشورهای دیگر چه تأثیری بر جای خواهد گذاشت؟ آیا او واقعاً به دنبال ماجراجویی است و هزینه این رویه چه خواهد بود؟
اینها پرسشهایی است که اقدامات سه روز گذشته ترامپ و آمریکا در مناقشه با کشورمان بوجود آورده است.
قدس آنلاین در گفتوگو با دکتر مسعود اخوان فرد، معاون اسبق سازمان انرژی اتمی و مسئول سابق بسیج حقوقدانان کشور در این باره به بحث نشسته است. حاصل را در ادامه بخوانید.
* آمریکا موضوع بازگشت قطعنامهها را در شورای امنیت رها کرده و روش یکجانبه گرایی را در پیگیری اجرای قطعنامهها دنبال میکند. در همین چارچوب شاهد امضای یک فرمان اجرایی جدید از سوی وی و همزمان اعمال تحریم های جدید به ادعای آمریکاییها علیه ایران بودیم. ارزیابی شما از مجموعه رفتارهای ترامپ را از ۲۰ سپتامبر به بعد چیست؟
ما تحولات مختلفی را در دوران اوباما و سپس ترامپ داشتیم. مسئله این است که بر عکس برخی تفکرات قدیمی که بین بخشهای مختلف و احزاب آمریکا تعارض میبینند به هیچ وجه تعارضی بین جمهوری خواهان دموکراتها نیست. هر دو آنها مجری یک خط مشی مشخص و دیکته شده از سوی لابی صهیونیسم و صهیونیسم بینالملل هستند. یکی با ظاهر مؤدبانه به نام اوباما یا یک فرد الوات قمارباز بنام ترامپ. فرقی بین آنها در کلیت ماجرا و ماهیتشان نیست.
نکته دوم اینکه ترامپ به دنبال یک ماجرا جویی است تا در انتخابات برای خودش یک برگ برنده بدست آورد و دست به هر ترفندی میزند. البته او محدودیت در اقدام دارد و هیچ وقت از یک حدی فراتر نخواهد رفت.
شاید برخی که ماهیت استکبار جهانی را نشناسند، فکر میکنند آمریکا همانند دوران گذشته در نظام بینالملل میتواند دست به هر اقدام و رفتاری بزند و برخی رفتارهای نامتعارف ترامپ هم به این باور و گمانه دامن زده، اما اینگونه نیست. آنها منافعشان بر همه چیز اولویت دارد و برای تحصیل منافعشان از هرگونه تهدید یا تطمیع خودداری نمیکنند اما دامنه و امکان عمل آنها برای ماجراجویی بسیار محدودتر از گذشته است.
ما در این شرایط اول باید آرامش خودمان را حفظ کنیم و مرعوب تهدیدهای آمریکاییها نشویم. مهمتر اینکه در شرایط امروز بایستی متحد و واحد و تحت فرماندهی ولی امر و رهبری انقلاب قرار بگیریم. الان و اینجا جای اختلاف نظر سیاسی و جناحی و حزبی نیست. اینجا همه باید صدا و ید واحده باشند و از رهنمودهای رهبری نظام تبعیت کامل کنند تا از این گردنه حساس عبور کنیم.
اینجاست که باید بخاطر منافع ملی از هرگونه منافع حزبی چشم پوشی کنیم و به فرمایشات رهبری در روز گذشته در مورد درسهای دوران دفاع مقدس و مقاومت و دستاوردهای راهگشای آن توجه و آنها را دنبال کنیم.
ما از آمریکا هیچ وحشتی نداریم و نخواهیم داشت و با ترفند های استکبار جهانی آشنا هستیم.
تحریمهای جدید از لحاظ ماهیت اقدام چیز جدیدی نیست و در واقع آمریکاییها تحریمهای تکراری را با عناوین و تبلیغات جدید و به صورت زیرشاخه هم و تکراری مطرح میکنند تا یک شبکه پیچیده و سنگین را تداعی کنند.
این لیست بلند و بالای تحریم از سالهای قبل گشوده شده و با این ترفندها آنها میخواهند سیلیها و ضربههای سنگینی را که خوردهاند و عقب نشینیها و شکستهای حقوقی و سیاسی شان را جبران کنند و خود را قوی و قلدر و دارای توان ایجاد فشارهای شکننده نشان دهند و به این صورت آنها میخواهند هژمونی جهانی و یک ترس بینالمللی از خودشان را هم ایجاد و انتشار دهند.
اینگونه نیست که برای ما مشکل خاصی پدید آید چون اتفاق جدید و متفاوتی رخ نداده و عملاً تحریم جدید نیست. مگر اینکه برخی مسئولین و افراد مرعوب این شعارها و نمایش تهدیدهای توخالی و لشگرکشیهای نمایشی به خلیج فارس بشوند.
ترامپ بعد از دست ردی که در سازمان ملل به سینه اش خود به سراغ شورای امنیت و سازمان ملل نرفت چون میدانست با او همراهی نمیشود و این ضربه دیگری به پرستیژ او خواهد بود. لذا همانطور که اشاره شد رویه یکجانبه گرایی و اجرای خودسرانه قطعنامه ۱۹۲۱ را در قالب فرمان اجرایی که صادر کرد دنبال میکند که قطعاً اثر حقوقی و اجرایی در نظام بین المللی ندارد.
*تهدیدهایی که علیه جامعه جهانی از سوی واشنگتن صورت گرفت چقدر میتوادن تاثیر داشته باشد. پمپئو گفت فرقی نمیکند چه کسی باشید، اگر تحریمهای آمریکا را نادیده بگیرید مجازات میشوید. این موضوع بر رفتار شرکای راهبردی ایران که احتمالاً طرف تجارات و معامله تسلیحاتی بعد از لغو محدویت ها طبق قطعنامه ۲۲۳۱ هستند چقدر ممکن است موثر باشد؟
در خصوص دیگر بازیگران عرصه بینالمللی باید تفکیک قائل شد. یک بخش اروپای غربی است و مشخصا سه کشور عضو برجام که در این مناقشه دیدیم بیانیهای دادند و صراحتاً موضعشان را در دفاع و حفظ برجام و مخالفت با ادعای آمریکا در مورد امکان فعال کردن مکانیزم ماشه اعلام کردند.
آنها متحد همیشگی آمریکا بودهاند اما این بار در مقابل آمریکا ایستادند. ولی اینکه چگونه و تا کی بتوانند دوام بیاورند موضوع سؤال برانگیزی است. تروئیکای اروپایی همواره با این انتقاد روبهرو بودهاند که نمیتوانند مستقل از آمریکا عمل کنند که نقد سنگینی برای آنهاست.
ما به اقدامات اروپاییها به خصوص سه کشور عضو برجام با توجه به سابقه منفی آنها بایستی با شک و تردید نگاه کنیم.
اما قضیه روسیه و چین متفاوت است. ما با روسیه در جبهه مقاومت و مشخصاً سوریه یک چارچوب تعامل و اشتراک منافع داریم ودر مورد چین یک عرصه همراهی و معاهده راهبردی درازمدت تجاری را در حال نهایی کردن داریم.
برداشت من این است که آنها تابع و بله قربان گوی آمریکا نبودهاند و از این به بعد هم به ویژه با توجه به تنشها و اختلافاتی که هر دو یعنی مسکو و پکن با آمریکا و ترامپ دارند همراه و تابع آنها نخواهند بود.
بر این باورم که روسیه و چین به روند رو به رشد همکاریهای خود با ایران ادامه خواهند داد و تحریمهای آمریکا نمیتواند مانع از مراودات ما و آنها به ویژه در موارد راهبردی و استراتژیک از جمله همکاریهای نظامی و تسلیحانی اگر در دستور کار قرار گیرد بشود.
به رفتار اروپاییها اشاره کردید. برخی کارشناسان معتقدند دوام موضع فعلی اروپاییها تا مشخص شدن نتیجه انتخابات آمریکاست و پس از آن بسته به اینکه ترامپ برنده شود یا بایدن نوع سیاست آنها متفاوت خواهد بود.
اروپاییها متوجه شدند که منافع خودشان را بیدلیل با مشکل آمریکا با ایران گره زدهاند و به دلیل فشارهای ترامپ پس از خروج از برجام و بروز رفتارهای نامعقول او اروپاییها منافع تجاری ییادی را از دست دادند. در این میان شرکتهای اروپایی زیانهای زیادی را متقبل شدند و یا از سودهای زیادی محروم شدند و این همه فقط به خواست و فشار تحریم آمریکاییها بود.
در واقع ترامپ تحریمها را از جیب اروپا و دیگر کشورهای دنیا اعمال کرد. دولتهای اروپایی باید به بخش خصوصی خود و افکار عمومی شان به ویژه در شرایط بد اقتصادی موجود و رکود جهانی پاسخگو باشند.
مشخص است که اروپاییها در این مورد با آمریکا اختلاف نظر دارند ولی به هر حال اینکه دولت بعدی در آمریکا در اختیار چه کسی باشد میزان فشار بر اروپاییها را تعیین میکند.
اما توصیهای که به مسئولین خودمان باید بکنیم این است که به توان داخلی و نیروی متخصص داخلی، جوان و دانشمندان خودمان توجه کنند. تحولات آمریکا و اروپا برای ما اهمیت ندارد و ما نباید روند تصمیات خودمان را به وضع آنها گره بزنیم. به تاکید رهبری اصالت با درون و توان درونی است و تکیه به نیروهای درونی. گاهی ممکن است منافع ما با برخی کشورها در یک راستا باشد یا متضاد.
*برخی معتقدند وضعیت موجود باخت باخت است هم برای ما و هم برای آمریکا. آنها در شورای امنیت و سازمان ملل منزوی شدند و با وضعیتی از مخالفت جهانی روبرو شدند که برایشان بی سابقه بود و تجربه نکرده بودند و برای ما از این منظر که کماکان از منافع اقتصادی برجام منتفع نمیشویم و اروپاییها به هیچ یک از تعهدات خود عمل نمیکنند. برخی معتقدند همین حالا هم ما باید از برجام خارج شویم و از تعهدات پادمانی هم بکاهیم. نظر شما چیست؟
در خصوص اینکه توافق ما در برجام برد- برد است یا باخت- باخت باید بگویم گرایشهای افراط و تفریطی و صفر و صدی قابل قبول و درست نیست. در برجام برخی منافع مطرح بود که متاسفانه هیچ کدام به منصه ظهور نرسید که به تعبیر مقام معظم رهبری خسارت محض بود. برخی دستاوردها هم بود
اما نکته حایز اهمیت این است که ما در هر زمان با تدبیر و تفکر عقلایی خودمان تصمیم بگیریم.
در مقطع حاضر اینکه به صلاح ما هست که از برجام یا معاهدات بینالمللی مثل انپیتی خارج بشویم یا نه؟ بسته به محاسبات مختلف است.
ما از ابتدا اعلام کردهایم که در صنعت هستهای قصد ورود به عرصه نظامی و تسلیحاتی را به دلایل مختلف از جمله مسائل شرعی نداشته و نخواهیم داشت و در این عرصه فتوای رهبری برای ما ملاک اصلی است.
اما در این عرصه ممکن است گاهی اوقات روند توسعه فناوری خود را سرعت ببخشیم یا کند کنیم. نظیر کوه نوردی که در جاهایی برای عبور از موانع مسیر خود را عوض کند.
تهدید به خروج از انپیتی را من هم منع نمیکنیم و استفاده از این تهدید را تأیید میکنم، اما اینکه آیا در مقطع آخر باید به این اقدام دست بزنیم یا نه؟ بر میگردد به سیاستهای کلان و تصمیم فرماندهی واحد و خرد جمعی که به راهکاری منطقی میرسد تا اقدام ما واکنشی و انفعالی تلقی نشود.
*آقای ترامپ این ایام به شدن تحت فشار است و از نوع رفتارهای او بر میآید که بخواهد دست به یک رفتار هیجانی و ماجراجویانه بزند. در مقابل این احتمال چگونه باید عمل کرد؟
علی رغم اینکه ترامپ یک ظاهر غیر قابل پیشبینی، بدون چارچوب، و رفتار دیوانهوار و جسو و خارج از قاعده دارد اما باید به این واقعیت توجه کرد که تصمیمات نهایی او خارج از راهبردها و خط مشی برآمده از استراتژی ترسیم شده برای حکومت آمریکا که در جای دیگری تدوین میشود نیست. به همین دلیل هم ایران میگوید تفاوتی بین رؤسای جمهور آمریکا قائل نیست.
اما اینکه ترامپ سریعتر سیستم امپریالیسم آمریکا را به فروپاش زودهنگام میکشاند را قبول دارم. ترامپ روند فروپاشی آمریکا را سرعت بخشیده و میبینیم حتی با مردم و جامعه خودش چه برخوردی میکند و چگونه ساختارهای نظام بینالملل را مورد هجمه قرار میدهد. اما هم جامعه آمریکا و هم نظام بینالمللی یک آستانه تحمل دارد.
ولی معتقدم به حکم یک مثل قدیمی، سگی که پارس میکند کمتر گاز میگیرد.
انتهای پیام/
نظر شما